تولید آفت کش های گیاهی نانوکپسوله شده برا ی کنترل آفات کشاورزی

کنترل بیولوژیک و استفاده از ترکیبات موثر گیاهی و آنالوگ های آنها از جمله تولید سموم بیولوژیک آفت کش با فناوری نانو کپسول گامی بزرگ در تولید محصولات کشاورزی سالم است. لذا این وبلاگ در جهت نیازهای راهبردی کشور و بر اساس نیاز واقعی کشور شکل گرفته است.

تولید آفت کش های گیاهی نانوکپسوله شده برا ی کنترل آفات کشاورزی

کنترل بیولوژیک و استفاده از ترکیبات موثر گیاهی و آنالوگ های آنها از جمله تولید سموم بیولوژیک آفت کش با فناوری نانو کپسول گامی بزرگ در تولید محصولات کشاورزی سالم است. لذا این وبلاگ در جهت نیازهای راهبردی کشور و بر اساس نیاز واقعی کشور شکل گرفته است.

رعایت استانداردهای بهداشتی و بهداشت گیاهی

رعایت استانداردهای بهداشتی و بهداشت گیاهی

استانداردهای بهداشتی و بهداشت گیاهی، تجارت بین‌المللی تولیدات غذایی کشاورزی را به منظور پرداختن به ایمنی غذایی و ریسک‌های بهداشت کشاورزی مرتبط با آفات (مگس‌های میوه)، بیماری‌های دارای منشأ غذایی و بیماری‌های سرایت‌کننده از دام به انسان (بیماری‌های پا و دهان و جنون گاوی) و پاتوژن‌های میکروبی و دیگر آلاینده‌ها (سموم تولید شده به‏وسیلة قارچ‌ها و آفت‌کش‌ها)، مدیریت می‌کنند. رشد سریع و متنوع‌سازی صادرات کشاورزی، توجه را به این امر جلب می‌کند که تا چه اندازه استانداردهای ایمنی غذایی‌ و بهداشت دام و گیاه در بین کشورها  متفاوت است و همچنین ظرفیت‌های مختلف دولت‌ها و زنجیره‌های تجاری عرضه برای مدیریت آنها را نشان می‌دهد.

در واکنش به «هراس‌های غذایی»دوره‌ای در کشور‌های صنعتی، که دارای دانش علمی بهتر و دغدغه‌ عمومی بیشتر در رابطه با این‌ ریسک‌های گوناگون هستند، بسیاری از این کشورها، استانداردهای مربوط به بهداشت و بهداشت گیاهی خود را تشدید کرده و یا سطح پوشش آنها را به نواحی جدید تعمیم دادند. همچنین استانداردهای عمومی برای اطمینان از رقابت عادلانه، کاهش هزینه‌های اطلاعات برای مصرف‌کنندگان (مواد غذایی ارگانیک) و بهبود رقابت بر پایه کیفیت، معرفی شدند. به موازات آن، بخش خصوصی اقدام به تدوین استاندارد‌ها و پروتکل‌های مربوط به عرضه‌کننده کرد تا از انطباق آنها با مقررات رسمی اطمینان حاصل کرده، شکاف‌های موجود در چنین ضوابطی را پر کرده، علامت‌های تجاری آنها در بازارهای رقابتی را متمایز کند و در غیر این‌صورت، ریسک‌های تجارتی و اعتباری آنها را مدیریت کند. این‌ استاندارد‌ها گرایش به این دارند که دغدغه‌‌های مربوط به مدیریت ایمنی مواد غذایی و کیفیت را با یکدیگر همراه سازند یا پروتکلی داشته باشند که متغیرهای ایمنی مواد غذایی، محیط‌زیستی و اجتماعی (نیروی کار کودکان، شرایط نیروی کار و آسایش و آرامش دام) را توأم کنند. نمونه‌ای در این رابطه، پروتکل‌هایی هستند که به‌وسیلة گروه کاری چندملیتی تولیدکنندگان خرده‌فروشی اروپا برای روش‌های خوب کشاورزی که شامل 33 شرکت خرده‌فروشی و خدمات مواد غذایی در اروپا و ژاپن است، توسعه داده شدند.

دغدغه‌‌ای که برای کشورهای در حال توسعه وجود دارد، سخت‌ترشدن و افزایش ملاک‌های ایمنی و بهداشت مواد غذایی است که در بازارهای صادراتی مورد پذیرش قرار می‌‌گیرند. بسیاری از این کشور‌ها می‏ترسند که استاندارد‌های در حال ظهور، تبعیض‌آمیز و محافظه‌کارانه باشند. کشورهای در حال توسعه نگران آن هستند که از بازار صادرات به دلیل نداشتن ظرفیت‌های فنی و اداری در درون کشور برای تطبیق با نیازمندی‌ها، حذف خواهند ‌شد و یا هزینه‌های تطبیق، مزیت رقابتی‌شان را از کاهش خواهد داد. استانداردها می‌توانند به میزان بیشتری بازیگران اقتصادی ضعیف‌تر شامل کشور‌های کوچک‏تر، بنگاه‌ها و کشاورزان کوچک‌تر را به کنار برانند. شواهد تاریخی و نیز پژوهش‌های انجام‌شده، از این چشم‏انداز «استانداردها به عنوان موانع» حمایت می‌کنند.(60)

دیدگاه جایگزین دیگر، بر روی فرصت‌های به وجود آمده در محیط استانداردهای نوظهور و چشم‌انداز سرمایه‌گذاری بر روی آنها تأکید می‌کند. استاندارد‌های مشترک بخش عمومی و خصوصی در سراسر بازار‌های بین‌المللی، قابلیت آن را دارند که هزینه‌های مبادله را کاهش دهند. استاندارد‌ها همچنین می‌توانند مشوق‌هایی به وجود آورند که سبب مدرن‌سازی زنجیرة غذایی در کشورهای در حال توسعه شوند و نیز به روشن‌شدن کارکردهای دولت در مدیریت ضروری و متناسب ریسک، کمک کنند. توجه بیشتر به عملیات بهتر کشاورزی و فرآوری مواد غذایی، نه تنها رقابت‌پذیری را افزایش می‌دهد، بلکه سبب سرازیر شدن سود بیشتری برای مصرف‌کنندگان داخلی خواهد شد. هرچند به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر، برندگانی و بازندگان هم وجود خواهند داشت. این دیدگاه پیشنهاد می‌کند که افزایش ظرفیت برای تطبیق با استاندارهای سخت‌گیرانه‌تر سبب خواهد شد که پایه‌ای برای صادرات فرآورده‌های غذایی کشاورزی پایدارتر و پرسودتر در درازمدت فراهم شود.

درخصوص اینکه استانداردهای بهداشتی و بهداشت گیاهی، بر تجارت فرآورده‌های غذایی کشاورزی تأثیر خواهند گذاشت، توافق همگانی وجود دارد، ولی اتفاق نظر روی اهمیت نسبی هر یک از ملاک‌ها نسبت به سایر ملاک‌های منحرف‌کنندة تجارت، یا روی اثرات خالص کلی این‌گونه ملاک‌ها وجود ندارد. نبود اتفاق نظر تعجب برانگیز نیست، چرا که برآورد میزان تأثیر هریک از این استاندارد‌ها، تنگناهای تجربی بی‏شماری را در پیش رو قرار می‌دهد. شماری از بررسی‌ها که بر پایه مدل‌های اقتصادسنجی انجام شده‌اند، زیان‌‌های بالقوه گسترده‌ای را در تجارت برآورد کرده‌‌اند.(62) در مقابل، بررسی‌های موردی صنعت، مجموعه‌ای از عوامل رقابتی را مشخص کرده‌‌اند که بر روی تجارت اثر می‌گذارند (استاندارد‌ها تنها یکی از موارد آن هستند) و به طور معمول به «برندگان» و «بازندگان» و نه به کاهش‌های مطلق در تجارت اشاره دارند. هنگامی که صنعت تمشک گوآتمالا، در پی شیوع بیماری منشأ یافته از مواد غذایی در آمریکا، دچار مشکلات دستیابی به بازار رسمی و خصوصی شد، بسیاری از مجریان پیشرو، پایگاه‌های تولید خود را به آن طرف مرز به مکزیک منتقل کردند. در حالی که صنعت تمشک گواتمالا هرگز نتوانست خود را بازسازی کند، صادرات مکزیک و شیلی در حال حاضر یک صنعت در حال گسترش است.

 

تأمین هزینه‌های انطباق

برخلاف این نگرانی که استاندارد‌های بهداشتی و بهداشت گیاهی و هزینه انطباق سبب قرار گرفتن کشورهای در حال توسعه در وضعیت نامساعد خواهد شد، یافته‌های مطالعات اخیر بیانگر آن است که هزینه‌های انطباق(64) نسبت به مقیاسِ بیشتر صنایع صادراتی، اندک خواهد بود. هزینه‌های ثابت غیرمستمر، به طور معمول 5/0 تا 5 درصد از صادرات 3 تا 5 ساله هستند، در حالی که هزینه‌های مستمر، 1 تا 3 درصد صادرات سالیانه به شمار می‌آیند.(65) تمرکز بر روی هزینه‌های انطباق می‌تواند کشورها را از مسیر منافعی که بسیاری از آن‌ها درازمدت و نامحسوس هستند، خارج کند. دستاورد‌های مربوط به بهره‌وری، کاهش ضایعات، ایمنی کارگر، منافع محیط‌زیستی و ارزش دستیابی مدام به بازار، ممکن است که کمتر برآورد شود و یا به کلی به عنوان سود به شمار نیاید. انطباق همچنین به دلیل آگاهی بیشتر نسبت به ریسک‌های ایمنی غذایی و دستیابی به تولیدات ایمن‌تر، می‌تواند مولد صرفه‌جویی‌های خارجی برای مصرف‌کنندگان داخلی شود.

نتایج یک کار تجربی بر تأثیر استاندارد‌های سخت‌گیرانه‌تر روی مشارکت خرده‌مالکان در زنجیره‌های عرضه با ارزش بالا، تصویر درهمی را ارائه می‌دهد. به لحاظ نظری، در زمینة قابلیت رهگیری، گواهی و آزمون تولید، صرفه‌های مقیاس وجود دارند که این امر سبب فراهم‌سازی مزیت رقابتی برای واحدهای بزرگتر تولیدی می‌شود. با این‌حال، نمونه‌هایی از بسیاری از کشور‌ها وجود دارد که به دلیل محدودیت‌های تصاحب زمین و یا دیگر ویژگی‌های ساختار مالکیت زمین‌های کشاورزی، خرده‌مالکان همچنان به عنوان عرضه‌کنندگان غالب برای شرکت‌های بزرگ صادراتی باقی خواهند ماند.(66) در نتیجه، ترتیبات نهادی، به منظور مدیریت ریسک‌های مربوطه و هزینه‌های مبادله‌ای منبع‌یابی صادرات، به همراه مطالبة استانداردها از خرده‌مالکان، گسترش یافته‌اند.

همچنین نکته مهم افزایش فرصت‌های بیرون از مزرعه توأم با گسترش صادرات فرآورده‌های غذایی کشاورزی است. در سنگال، با وجود استانداردهای شدید صادراتی که منجر به انتقال از کشاورزی قراردادی خرده‌مالکی به تولید ملاکی بزرگ‌مقیاس یکپارچه شد، صادرات افزون‌تر فرآورده‌های باغی، درآمد‌ها را افزایش داده و فقر منطقه‌ای را حدود 12 درصد و فقر مطلق را به نصف کاهش داد.(67) خانوارهای فقیر بیش از بازارهای محصول، از بازارهای نیروی کار بهره‌مند شدند (پیرابند 5-6).

 

پیرابند 5-6- دستاورد‌های اشتغال و کاهش فقر در نواحی روستایی سنگال

صادرات میوه‌‌ها و سبزی‌‌جات تازه از سنگال به اتحادیة اروپا در 15 سال گذشته، با وجود سخت‌گیرانه‌تر شدن استاندارد‌های بهداشتی و بهداشت گیاهی، به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرد. صادرات اصلی سنگال، لوبیا سبز است که 42 درصد صادرات میوه‌‌ها و سبزی‌‌جات تازه را تشکیل می‌دهد، که از 3000 تن متریک در سال 1991 به 7000 تن متریک در سال 2005 (بیشتر از دو برابر) افزایش یافت. تغییر استانداردهای بهداشتی و بهداشت گیاهی اتحادیة اروپا، بر صادرکنندگان فشار وارد کرد تا برای تأمین این استانداردها و افزایش هماهنگی عمودی با خریداران پایین‌دست (برای تضمین بازارها) و عرضه‌کنندگان بالادست (برای تضمین سلامت و کیفیت مواد غذایی و زمان‌بندی تولید) ‌سرمایه‌گذاری بیشتری کنند. افزایش هماهنگی عمودی، سبب انتقال از کشاورزی قراردادی خرده‌مالکی به سمت تولید در مالکیت‌های بزرگ‌مقیاس در کشت و صنعت‌ها شد.

گسترة کشاورزی قراردادی کاهش یافت (از 23 درصد خانوارهای مشارکت‌‌کننده به 10 درصد)، اما اشتغال در مزارع بزرگ‌مالکی افزایش پیدا کرد (از 10 درصد خانوارها به 34 درصد). در زمانی که کشاورزی قراردادی، کشاورزان بزرگ‌تر را ترجیح می‌داد، خانوارهای فقیر‌تر به عنوان کارگران مزرعه، اقدام به مشارکت می‌کردند. مشارکت در تولید صادراتی میوه‌ها و سبزی‌جات تازه، چه به عنوان یک کارگر، یا کشاورز طرف قرارداد، سبب افزایش درآمد شد (شکل زیر). درآمد کارگران مزارع بزرگ، 2/1 تا 3/2 میلیون فرانک اتحادیة اقتصادی آفریقای مرکزی[1] بیشتر از خانوار‌هایی بود که مشارکت نداشتند، در حالی که کشاورزان قراردادی درآمد‌های به میزان 4/2 تا 1/4 میلیون فرانک اتحادیة اقتصادی آفریقای مرکزی بیشتری داشتند.

 

p-131

مشارکت خانوار در تولید صادراتی لوبیا سبز در سنگال

منبع: مارتینز و اسوینن، 2006[2]

 

p-131

شیوع فقر و فقر مفرط در بین خانوارهای مشارکت‌کننده، 2005

منبع: مارتینز و اسوینن، 2006

 

نگاهی به منافع و گزینه‌ها

عرضه‌کنندگان از کشورهای در حال توسعه، به هنگام تعیین تغییرها و سرمایه‌گذاری برای همنوایی با استانداردهای در حال ظهور، به ندرت با گزینه‌های «همه یا هیچ» روبه‌رو می‌شوند. آنها طیفی از گزینه‌‌ها را در اختیار دارند، یکی از آنها انطباق است، یعنی پذیرش ملاک‌هایی برای پاسخگو بودن در برابر استانداردها. دیگری داشتن صدا است، یعنی تلاش برای متأثر کردن قواعد بازی. سومین گزینه، تغییر جهت دادن است، به معنای جست‏وجوی بازارها و کشورهای دیگر یا تغییر در سبد تولیدات.(68) عرضه‌کنندگان باید وزن هزینه‌ها و برتری‌‌های تولیدات و بخش‌های گوناگون بازار را بسنجند. در برخی موارد، ممکن است که فرصت‌های گسترده‌تر و با سود بیشتر در خدمت بازار‌های محلی، بازارهای منطقه‌ای و یا بخش‌هایی از یک کشور صنعتی باشد که استاندارد‌های سخت‌گیرانة کمتری را اعمال می‌کنند و یا زمان بیشتری برای پیاده‌سازی آن در اختیار قرار می‌دهند.

پرداختن به چالش‌های صادراتی مربوط به استاندارد‌های بهداشتی و بهداشت گیاهی، نیازمند تلاش‌های مشترک بخش عمومی و خصوصی است. بخش عمومی باید رهبری در سیاست (استانداردها و قانونی کردن ایمنی غذاییپژوهش در مورد ارزیابی ریسک و عملیات مدیریتی مطلوب و پایش بیماری‌ها را بر عهده بگیرد (جدول 5-2). بخش خصوصی باید رهبری آگاه‌سازی، حرفه‌آموزی و انطباق با تعهدات مربوط به ایمنی غذایی و بهره‌گیری از مواد شیمیایی کشاورزی را، چه به صورت فردی و چه به شکل جمعی از راه انجمن‌های تجاری بر عهده بگیرد.

شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد کشورهایی که در برابر تعهدات فنی و تجارتی ایستادگی می‌کنند و انتظار تغییر در آینده را دارند، خودشان را از بخش‌های پرسودتر بازار محروم می‌کنند.(69) به منظور تقویت ظرفیت‌ محلی در راستای پاسخگویی به این استانداردها، کشورهای در حال توسعه می‌توانند از حمایت مرکز استانداردها و تسهیلات توسعة تجارت (برنامة جهانی که هدف آن تأمین کمک مالی و فنی به کشورها برای ارتقای تخصص و ظرفیت خود در راستای تجزیه و تحلیل و اجرای استانداردهای بهداشتی و بهداشت گیاهی و بهبود وضعیت سلامت انسانی، دامی و گیاهی‌‌ آنها است) برخوردار شوند.(70)

از بین بردن کالاگری[3] در بازارهای خاص

«از بین بردن کالاگری» در رابطه با برخی از تولیدات کشاورزی سنتی، بازارهای جایگزینی را برای تولیدات با ارزش‌تر کشورهای در حال توسعه می‌گشاید. شاخص‌های جغرافیایی (برچسب‌زنی مانند قهوه کوه‌های آبی جاماییکا)، که در مورد دانشِ چگونگی[4] محلی و شرایط ویژه اقلیمی کشاورزی برای تثبیت هویت علامت تجاری نوشته می‌شود، نمونه‌ای در این زمینه به شمار می‌آیند. [فرآورده‌های] ارگانیک، تجارت عادلانه و تولیدات مورد تأیید سازمان ائتلاف جنگل‌های بارانی[5]، نمونه‌های دیگری هستند. تولیدات ارگانیک، بدون مصرف آفت‌کش‌های مرسوم، کود‌های شیمیایی یا پسماند‌های فاضلاب رشد می‌کنند و بدون پرتودهی یونی یا افزودنی‌های غذایی فرآوری می‌شوند.(71) تجارت عادلانه در پی برابری بیشتر در تجارت بین‌المللی است و برای رسیدن به توسعة پایدار و عرضه شرایط بهتر بازار و حفظ حقوق تولیدکنندگان و کارگران حاشیه‌ای، است.(72) تولیدات مورد تأیید سازمان ائتلاف جنگل‌های بارانی، استاندارد‌های سخت‌گیرانه محیطی و اجتماعی برای تولید را رعایت می‌کند.

خرده‌فروشی‌ها (‌به طور عمده برای تأمین تقاضای رو به رشد کشورهای پردرآمد) و نواحی زیرکشت این تولیدات، به میزان قابل توجهی گسترش یافته‌اند. نواحی زیرکشت محصولات ارگانیک در سال 2005 به 31 میلیون هکتار رسید و به فروش 9/23 میلیارد دلار در اتحادیة اروپا، کانادا، آمریکا و آسیا در سال 2006 دست یافت.(73) بزرگترین تولیدکنندگان محصولات ارگانیک در بین کشورهای در حال توسعه، چین و کشور‌های با درآمد متوسط آمریکای لاتین هستند. کشور‌های جنوب صحرای بزرگ آفریقا نسبت بزرگی از تولید پنبه ارگانیک را به خود اختصاص داده‌اند، در حالی که آسیا و آمریکای لاتین در تولید قهوه و کاکائوی ارگانیک غالب هستند. خرده‌فروشی‌های تولیدات گواهی‌شدة تجارت عادلانه، در کشور‌های دارای درآمد بالا به 4/1 میلیارد دلار در سال 2005 رسید. موز و قهوه بیشترین تولیدات مبادله‌شده در تجارت عادلانه‏اند.(74)

جدول 5-2- نقش بخش‌های عمومی و خصوصی برای پیشبرد پذیرش استانداردهای بهداشتی و بهداشت گیاهی مرتبط با تجارت و ظرفیت مدیریت کیفیت

بخش عمومی

بخش خصوصی

محیط سیاست و مقررات

گام برداشتن در راه گفت‏وگوی بین المللی: پذیرفتن تنظیم مقررات و استانداردهای داخلی سلامت غذا بر اساس شرایط و ترجیحات محلی، WTO، و دیگر الزامات تجاری

عملیات مطلوب مدیریت

پیاده‌سازی عملیات مناسب مدیریت (تجزیه و تحلیل خطرها و نقطه کنترل بحران، عملیات «مطلوب» کشاورزی، تأمین گواهی رسمی در جایی که پایا است.

ارزیابی و مدیریت ریسک

تقویت نظام‌های ملی و منطقه‌ای برای کنترل آفات و بیماری‌های دامی و پایش بازار، حمایت از پژوهش در رابطه با نگرانی‌های مربوط به ایمنی غذایی و بهداشت کشاورزی

قابلیت ردیابی

توسعة نظام‌ها و رویه‌ها برای توانمندسازی در رابطه با قابلیت ردیابی مواد خام، نیم ساخته و کالای نهایی

آگاه‌سازی و ارتقاء عملیات مطلوب

حمایت از مبارزات آگاه‌سازی مصرف‌کننده در ارتباط با ایمنی غذایی؛ بهبود بهداشت کشاورزی مطلوب و عملیات فرآوری مواد غذایی تا اینکه با برنامه‌های ترویجی یکپارچه شوند؛ سرمایه‌گذاری در امور زیربنایی آزمایشگاهی، صدور گواهی برای آزمایشگاه‌ها

توسعة خدمات حرفه‌آموزی، مشاوره و ارزیابی انطباق

تقویت سرمایة انسانی، نظام‌های مدیریت و زیرساخت‌های فیزیکی برای عرضه خدمات حمایتی به کشاورزی، صنعت و نیز تقویت دولت در ارتباط با مدیریت کیفیت و ایمنی غذایی

سرمایه‌گذاری‌ در امور زیرساختی

بهبود عرضة آب و نظام تخلیة فاضلاب و تسهیلات بازاریابی

عمل جمعی و خود تنظیمی

خود تنظیمی از راه پذیرش و تشخیص دورنمای «نحوه عمل» صنعت هشدار به دولت در ارتباط با مباحث در حال ظهور، طرفداری از خدمات موثر دولتی

 

منبع: تغییر یافته از بانک جهانی، a2007

 



[1] - CFA francs

[2] - Maertens and Swinnen

[3] - Decommodification

[4] - know-how

[5] - Rainforest Alliance

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.